۱۳ مهر ۱۳۹۶ 0 دیدگاه

«تبسم ساختمانی پر از امید» دل نوشته مادر کودک کاشت حلزون، محمد عباس ۲ ساله

بدون شک داشتن مشکل در زندگی برای همه تلخ و ناخوشایند است و هیچکس راضی به داشتنش نیست؛ اما تلخی بعضی از مشکلات را می توان با صبر و بردباری و با کمک انسان های بزرگ شیرین کرد. آری راه سخت و ناهموار مشکلات را می توان به کمک انسان های دانا و با تجربه آسان و هموار نمود. حتماً مکانی برای پرسش و پاسخ سؤال هایی در باب مشکلاتمان وجود دارد. اینجا تبسم است، ساختمانی پر از امید برای کودکانی که از کلمه زیبای شنیدن محروم هستند. در اینجا دست همان انسان های بزرگ در کار است که می توان مشکلات را به کمک آن ها از سر راه برداشت. مکانی سرشار از امید برای مادرانی که در حسرت شنیدن صدایی از حنجره و زبان کودکان خود مانده اند.                                                                                         

 تبسم مکانی پر از لبخند و شادیست؛ لبخندی که وقتی بر لبانت می نشیند، شیرینی حضورش را با تمام وجود حس می کنی. با وارد شدن به این مکان تمام مشکلات کودکانمان را فراموش می کنیم. من تا قبل از انجام کاشت حلزون برای کودکم، اصلاً قبول نمی کردم که بتواند شنیدن صداها را تجربه کند؛ اما اکنون بعد از گذشت چند ماه کودکم همه صداها را می شنود. اکنون فرزندم قدرت تکلم دارد؛ چیزی که من تا قبل از این اصلاً انتظارش را نداشتم. باور کنید اصلاً تبسم یعنی لبخند، بهتر است بگویم نیکوترین لبخند… . از نظر من یعنی لبخندی که بعد از تحمل کوه سختی ها برلبانت می نشیند، لبخندی نیکو بعد از شنیدن صدای فرزندت.              

به نظر من تبسم یعنی «ان مع العسر یسرا»                                                                                  

تبسم یعنی دستان توانا و پر مهر دکتر صاکی، تبسم یعنی صبر و لبخند پر مهر و محبت دکتر کریمی، تبسم یعنی نگاه مهربان و پر از امید آقای باقری، تبسم یعنی اینکه باید با لبخند بگویم: دکتر صاکی عزیز بعد از خدا اگر دستان توانا و پر مهرتان نبود، اکنون فرزندم شنیدن را تجربه نکرده بود. تبسم یعنی اینکه بگوییم: دکتر کریمی عزیز اگر صبر و بردباری شما در هنگام تنظیم کردن دستگاه های کاشت حلزون و سمعک و راهنمایی کردن خانواده ها نبود، شاید کودکان حس شنیدن صدایی متفاوت را تجربه نمی کردند. بهتر است بگویم اگر صبر شما نبود، اشک شوق از چشم هیچ مادری ریخته نمی شد. تبسم یعنی اینکه باید گفت: آقای باقری عزیز اگر مهربانی و نگاه پر از امید و حرف های شیرین و دلچسب و امیدوارانه شما نبود، به راستی که امید همه مادران در همان نقطه آغازین باقی می ماند. وقتی شما با مهربانی به سؤال های پدران و مادران در باب کودکانشان پاسخگو هستید، چگونه می توانیم ناامید باشیم. چگونه با حضور گرم شما می شود که از ادامه راه پیشرفت کودکانمان خسته شویم و نیمه راه رهایشان کنیم.

مگر می شود مکانی را که در آن با ناشنوایی، با حرف نزدن و با نفهمیدن کودکانمان مبارزه می شود، ترک کنیم. اینجا کارکنانی توانا، پزشکانی ماهر و چیره دست، معلمانی دلسوز و مهربان دارد که با تلاش روزانه سعی در رشد فکری، ذهنی، شنیداری و تکلم کودکانمان دارند. مگر می شود اینجا را دوست نداشته باشیم.